دل پرشور

ساخت وبلاگ
عاشق رنگ خاکستری م رنگ روزهای جوانی رنگ روزگار همه ی ما رنگ خاکستر عمرمانعاشق اعتدالم نه سیاهنه سپیدرنگ مردم عادی رنگ مردمی که امید وارند به تغییرخاکستری بخش جدایی ناپذیر جامعه ی چند قطبیآن بخشی که هرگز دیده نشدهیچگاه از دیده نشدن نترسیدمهیچگاه از تغییر نترسیدمچون خاکستری بودم و امید وار به سپیدیهمچون سپیده دم روزگار جوانهای امروزکودکان پرانرژی بازیگوشو مادران این وطن که غصه دار فرزندان وطن هستنخاکستری اگر تغییر بخواهدمی‌شود غوغا می شود شورمی شود روزگار بی غصهمی شود سمفونی رنگهاصورتیسرخآبیمی شود رنگ دلهای شمادلهای بی ریامی شود هفت رنگ حوض نقاشی ماسپیده دم تابیدبر جسم سرما دیده ماکاش اینجا بودیتا که می دیدیآفتاب چقدر زیباست. + نوشته شده در دوشنبه چهارم مهر ۱۴۰۱ ساعت 12:42 توسط رسول نوعي باهوش  |  دل پرشور...ادامه مطلب
ما را در سایت دل پرشور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rasulnoei بازدید : 69 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 12:58

باران میبارد و تو اینجاییگوشه قلبم و تو می دانیبوسه هایت روی لبهایمچه غوغا کرده و تو می دانیسرو در کنارت چه ها داردآن قد رعنا را از تو دارد  تو می دانیصبح است و سکوت و آرامش خیالمن بوسه آن صبح را كه تو مي دانيدر دفتر خاطراتم ثبت کردم و تو می دانیدست هایم چه تنهاینددستهای تو را می خواهم و تو می دانیقدم زدن در کنار توروياي من است وتو می دانی تو چه خوب می دانیرسم بوسیدن رازیر این آسمان کبودتو چه  آرامیدر آغوش گرم منتو چه خوب می دانی بوسیدن و نوازش کردن من راتو چه خوب مي داني دل پرشور...ادامه مطلب
ما را در سایت دل پرشور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rasulnoei بازدید : 60 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 1:15

شب است و جای تو باید اینجا باشد

شب رویایی من در کنار تو باید باشد

آغوش تو را می خواهم در  شب ها 

بوس های تو را می خواهم در صبحگاه

می نوازم با موی تو تار خودم را

این غزل را که تو گفتی می خوانم

دست من می رود آنجا به سوی تو

تو خودت خواندی موسیقی متن مرا

بازو انم می شود رخت شب تو

این تن رنجیده می خواهد آغوش تو

لب به لب تن به تن آرام

می نوازم این تار ها را تا صبحگاه

می شوم عریان افکار پوچ در بیکران

این و آن و آن همه رویا خوب را

 تو بهم داده ای در بیکران

دل پرشور...
ما را در سایت دل پرشور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rasulnoei بازدید : 52 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 1:15

روزگار خوش یعنی؛خانه مادربزرگ
 دور هم بودن، جمع بودن
می شود خوش بودن را اینگونه گفت خانه ی مادربزرگ سبزی بید و درخت انگور آن

می شود عطر باران را کرد توی شیشه افکار خود
آهنگ رود و شرشر باران را

می شود سوی خانه مادربزرگ پیدا کرد
پیچ شه آن درخت انگور با توت را یا که با زرد آلو خانه همسایه را، جست در خانه مادربزرگ
ای خدا ای مهربان
اینجا همان جاست که گویند مردم بهشت

من در این جنت سالها می زیستم

دل پرشور...
ما را در سایت دل پرشور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rasulnoei بازدید : 52 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 1:15

شهر من شهر دل است

شهر آشوب و كمي شادي و غم

شهر پر زهياهوي در پستوي خيابانهاي

كمي تنگ و پر از آمد و شد

شهر من آنجاست كه

سركي ميكشن در غم من

مي كشن هر سركي بر دل بي ديوارم

آن كسي كه خودش بيچاره است

مي برد بر مسلخ بي عاري من

من نه آنم كه او مي داند

من همانم كه يكي هستم ،آن عاشق راستين

هر چه مي خواهد بزند بال در قفسش

دل پرشور...
ما را در سایت دل پرشور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rasulnoei بازدید : 67 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 1:15

مهرساي من اي نازنين اي كه تو هستي بهترين شور مني ساز مني مهرساي من اي نازنين تو گشتي مهمان ما اي تو عزيز نازنين اي ماه من خورشيد من خورشيد روز عشق من مهرساي من اي نازنين بي سر شدم بي پا شدم من بهترين بابا شدم اي دخترم تاج سرم مهر تو رفته در دلم اي دلبرم اي نازنين مادر تو را قربان شود داداش تو را عاشق شود خانه را تو روشن كرده اي اي بهترين اي نازنين مهر تو در جان مي كنم سر را به قربان مي كنم اي دخترم اي بهترين تو آمدي در جمع ما در ماه مامان آمدي در پيش بابا آمدي اي دخترم اي نازنين دل پرشور...ادامه مطلب
ما را در سایت دل پرشور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rasulnoei بازدید : 55 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 1:15

كليد شهر را دهم بر عاشقي

كه ره ميكه را گم كرده بود

من سر و پا همه تقصير و گناه

من بيچاره كجا و دل بي رحم كجا

من به آهي و دمي غمدارم

من ز كوي يار خودم آگاهم

من كليد و يار من آن قفل

من همه كفر و دل يار من است توحيد

دل پرشور...
ما را در سایت دل پرشور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rasulnoei بازدید : 48 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 1:15

بگذار هر كسي هر بهانه اي كه دوست داشت واست بياره،روزگار بهانه ي خوبي ست

براي آنان

مي دانم چرخ روزگار براي آنها اگر نچرخد براي هيچكس نخواهد چرخيد

ولي

آنها نمي دانند زندگي من ،روزگار من،چرخ ندارد

با زنجير مي چرخد

به سختي مي چرخد

ولي مي چرخد

دل پرشور...
ما را در سایت دل پرشور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rasulnoei بازدید : 57 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 1:15

مرا به قربانگاه بردي مرا چه ساده سربريدي مرا آبي دادي مرا چه ساده سوزاندي گلويم دستهايم پاهايم همه تشنه همه عاشق مرا به قربانگاه بردي دستهايم براي تو پاهايم براي او مرا به سوي خود ببر براي خود قلبم براي تو چشمهايم براي او مرا به سوي خود ببر موهايم از آن تو دستي بكش بر جان من بكش مرا بسوي قبله دلم بسوي خانه تو بسوي كوي دلبرم زبان من براي تو گوش هايم براي تو مرا بسوي خود ببر بدون پا بدون سر مرا به قربانگه ت ببر خون من براي تو براي دست كشيدني بسادگي مرا بسوي خود ببر بدون پا بدون سر دل پرشور...ادامه مطلب
ما را در سایت دل پرشور دنبال می کنید

برچسب : قربانگاه, نویسنده : rasulnoei بازدید : 60 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 1:15

"كي به اين كلبه طوفان زده سر خواهي زد    اي پرستو كه پيام آور فرورديني"

تو پرستوي مني

تو پرستوي خوش آواز مني

تو پيام آور شادي مني

تو هماني كه نمايي

تو سبك بال در آغوش مني

تو پرستوي مني

تو در آن آسمان    قلب مني

تو شقايق در   بوستان مني

تو هماني  تو هماني

تو پرستوي سبك بال مني

دل پرشور...
ما را در سایت دل پرشور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rasulnoei بازدید : 52 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 1:15